کد مطلب:295847 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

حدیث 09


مسلم بن خالد مكی از امام صادق از پدر بزرگوارش علیهم السلام از جابر بن عبدالله انصاری نقل می كند كه علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: فاطمه علیهاالسلام به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عرض كرد:

«یا ابتاه، این القاك یوم الموقف الاعظم، و یوم الاهوال، و یوم الفزع الاكبر؟.»

- ای پدر، در روز توقفگاه بزرگ و روز ترس ها و روز فزع و دهشت بزرگ، شما را كجا ملاقات كنم؟

حضرت فرمود:

«یا فاطمه، عند باب الجنه، و معی لواء «الحمد لله»، و انا الشفیع لامتی الی ربی.»

- ای فاطمه، كنار در بهشت، در حالی كه پرچم «الحمد لله» با من است و نزد پروردگارم امت خود را شفاعت می كنم.

عرض كرد: پدرم اگر آنجا ملاقاتت نكردم؟ فرمود:

«القینی علی الحوض، و انا اسقی امتی.»

- مرا كنار حوض (كوثر) ملاقات كن، در حالی كه به امتم آب می دهم.

عرض كرد: پدرم، اگر آنجا ملاقاتت نكردم؟ فرمود:

«القینی علی الصراط، و انا قائم اقول. رب، سلم امتی.»

- مرا بر صراط ملاقات كن، در حالی كه ایستاده ام و می گویم: پروردگارا، امت مرا سالم بدار.

عرض كرد: اگر آنجا ملاقاتت نكردم؟ فرمود:

«إلقینی و انا عند المیزان اقول: رب، سلم امتی.»

- مرا نزد میزان (اعمال بندگان) ملاقات كن، در حالی كه می گویم: پروردگارا، امت مرا سلامت بدار.


عرض كرد: اگر آنجا ملاقاتت نكردم؟ فرمود:

«القینی علی شفیر جهنم، امنع شررها و لهبها عن امتی.»

- مرا بر كنار جهنم ملاقات كن، در حالی كه امتم را از جرقه و شعله و زبانه های آن منع می كنم.

«فاستبشرت فاطمه بذلك. صلی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها.» [1] .

- اینجا بود كه فاطمه خوشحال شد. رحمت (ویژه ی) خداوند بر او و بر پدر بزرگوار و بر شوهر و پسرانش باد.


[1] بحارالانوار، ج 43، ص 21، روايت 11.